وکیل باید در دفاع از حق موکل خویش، «بند زندان» را بر «بند وجدان» ترجیح دهد و «داد بینوایان» را در نوای «داد» فریاد بزند. از انزوا، پروایی نداشته باشد و البته فریاد را پایان سکوت نداند. انعطاف نظر داشته باشد و پذیرای اندیشه های نو و نظرات مخالف باشد. اندیشمند بوده و رهرو مسیر اندیشه ورزی. تبسم گفتاری داشته باشد و لطافت رفتاری. از پویایی فکری بهره ببرد و از ایستایی اندیشه گریزان.
واقع اندیش و واقع نگر بوده و رفتار مبتنی بر واقع داشته باشد. آرمان عدالت را نیک بیانگارد و جستجوی آن را مقدس. این پایبندی و واقع نگری به خصوص در مورد وکیل شرکت اهمیت زیادی دارد. زیرا شرکت ها و موسسات به لحاظ حساسیت کاری که معمولا در آن ها وجود دارد، کوچکترین خطایی می تواند ضربه ای بزرگ به آن ها بزند. حق محوری را به کلام براند و عدالت گستری را بر زبان و.... و از این همه، رسالت انسانی و اخلاقی خویش را به بهترین نحو در رفتار و کردار و گفتار خویش به منصه ظهور برساند.
وکیل کسی که از طرف شخص دیگری – اعم از حقوقی یا حقیقی – به موجب عقد وکالت برای انجام کاری مأمور میشود.نایب السلطنه را در دوره صفویه وکیل میگفتند و عنوان وکیل الرعایا هم از همینجا برخاسته است. میتوان برای وکیل انتخابی حد و مرزی مشخص کرد که در چه زمینهای اجازه وکالت از طرف شما دارد و در چه زمینهای خود شخص باید برای آن کار حضور داشته باشد.